یاد روزهایی افتادم که در روستاهای شهرضا تدریس داشتم و برای نهار یک ساک دستی همه معلمها همراه داشتند که غذای ظهر شان در آن بود .
زنگآخر چیدن و قابلمه ها روی بخاری دفتر داستانی بود که این روز های زمستانی مرتب شاهدش بودیم .
این عکس از دفتر مدرسه بیست و دو بهمن کهرویه شهرضاست مربوط به سالهای چند دهه قبل که آقایان میرطالب و سبزواری دو طرف بخاری نشسته اند آن دو دوست دیگر را یادم نیست
دوستانی که هنوز در تداوم این نوستالژی در حال تجربه این ایامند قدر لحظه های باهم بودن را بدانند که
خیلی زود میگذرد
مصطفی جهانمردی
برچسب : نویسنده : yadedousto بازدید : 88