به یاد قهرمان محمد مهدی سامع
قهرمانان نمی میرند
بینمان بود ولی بین ما نبود از ما بود ولی از میان ما نبود همه با او بودند ولی تنها بود . به قول خودش در این () بود .
کلامش " مرامش و منشش او را خاص کرده بود. دل کوچکش به وسعت دریا و نگاه نافذش به عظمت آسمانها بود . انسانی عجیب بود "همه را به جای خودشان و به قد خودشان درک میکرد . انگشتان ضعیفش قلم سنگینی داشت آنقدر سنگین که خیلی ها تاب تحملش را نداشتند اما او همه سنگینی دنیای ما را با کمری شکسته از زخم دوران " سی و پنج سال تحمل کرد .
پا را که از دوره نوجوانی به جوانی گذاشت جسمش از پا افتاد ولی فکرش دایم در تلاش و تکاپو بود تلاشی به وسعت افکار نو اندیشان و دیگر اندیشان جهان . حرکت نداشت اما هیچکس در او ذره ای آرامش ندید . گویی این روح قدرتمند در این جسم نمی گنجید . گرچه این چرخ با او سر ناسازگاری داشت و درست نمی چرخید " اما اختیار چرخ های زیر پایش را داشت و هر سو که فکرش را آسودگی می بخشید میچرخاند و هر جا که اراده میکرد جسم و جانش را سیاحت میبرد و جلا میداد .
در روزگاری که همه اسیر روز مرگی و سردی شده اند با همه گرم می گرفت و انرژی مثبت می بخشید این را از خداحافظی مردم روزگارش می شود فهمید که اگر چنین جانگداز و غمگینانه همراهیش کردند علتش از دست دادن او نبود که مردم در غم تنهایی خود گریستند که درد مردم در این ضایعه از دست دادن شارژ روحیشان بود .
غم این مردم غم از دست دادن یک همزبان مهربان است . این را کسانی درک میکنند که حتی یکی دو بار با او هم کلام شده باشند . ویلچر نشینی هیچگاه موجب نشد که ذره ای یاس و نا امیدی در وجودش نفوذ کند . او مانند همه همچرخانش دایم در حال تکاپو و تلاش بود . شهید جانباز حاج محمد مهدی سامع سالها بر روی چرخش شاهد اعمال و رفتار ما در امور زندگی بود و گاه و بیگاه گلایه هایی از حق کشیها و بی عدالتی ها و ناراستی های روزگار داشت. اما او امروز درجه رفیع شهادت را نیز در کنار درجه جانبازی بر شانه با افتخارش حمل می کند . تا ما بیش از پیش به خویش آمده حضورش را بین خود حس کنیم وبا صداقت و ایمان واقعی موجب شادی روح مهربانش شویم . انشاءالله
مصطفی جهانمردی
برچسب : قهرمانان, نویسنده : yadedousto بازدید : 148